آخرین مطالب
امکانات وب
مرد خندید و گفت: آها فهمیدم . پس اونجا همه اربابند
- نه اینجور که نه ، اونجا نه کسی اربابه نه رعیت
مرد لحظه ای اندیشید و این گونه نتیجه گیری کرد که : یعنی نه کسی کار می کنه و نه هیچ کس رنج می کشه درسته ؟
ـ نه ، میلیون ها نفر کار می کنند و رنج می کشند.
خب اینها رعیتند دیگه.
ـ از این لحاظ درسته. یک عده رعیت وجود دارند. ولی اربابان اونها
ماموران پلیس یا بازرگان ها هستند.
آلبر کامو
از کتاب تبعید و سلطنت
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 114 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 149 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
پس از باران لطیف صبحگاهی
در دشتی که دستم به آن نمیرسد
گلی شکوفا شد
میان بستر آواز آهنگین پرندگان مرغزار.
گلی که هرگز نخواهم دید
دشتی که هرگز در آن نخواهم دوید
و بر بارانش سجده بر علفزار نخواهم برد
اما حسرت آن را همیشه بر دوش نحیف دلتنگی ام احساس خواهم نمود
روزهای برفی ......
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 106 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
در فقه بابی داریم تحت عنوان «مباهته». مطابق با این بابِ فقهی، اگر مردم به دور کسی جمع شوند که محبوبیت و نفوذ زیادی دارد و در عین حال خلاف اسلام سخن می‌گوید و نمی‌توان مردم را از اطراف او پراکنده کرد، می‌توان به او «بهتان» و «تهمت» زد و شخصیت او را تخریب کرد و از این طریق با او در پیچید و از نفوذ و تأثیرش کاست
روزهای برفی ......
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 106 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
خانه ای سرشار از کلیشه های قشنگ.
ایده هایی که توی حسرت های جاودانه ام بی مصرف افتاده اند
و با من به مرور پیر و فرتوت خواهند شد
و با من خواهند مرد
روزهای برفی ......
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 130 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 100 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
مرد خندید و گفت: آها فهمیدم . پس اونجا همه اربابند
- نه اینجور که نه ، اونجا نه کسی اربابه نه رعیت
مرد لحظه ای اندیشید و این گونه نتیجه گیری کرد که : یعنی نه کسی کار می کنه و نه هیچ کس رنج می کشه درسته ؟
ـ نه ، میلیون ها نفر کار می کنند و رنج می کشند.
خب اینها رعیتند دیگه.
ـ از این لحاظ درسته. یک عده رعیت وجود دارند. ولی اربابان اونها
ماموران پلیس یا بازرگان ها هستند.
آلبر کامو
از کتاب تبعید و سلطنت
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 95 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
مرد خندید و گفت: آها فهمیدم . پس اونجا همه اربابند
- نه اینجور که نه ، اونجا نه کسی اربابه نه رعیت
مرد لحظه ای اندیشید و این گونه نتیجه گیری کرد که : یعنی نه کسی کار می کنه و نه هیچ کس رنج می کشه درسته ؟
ـ نه ، میلیون ها نفر کار می کنند و رنج می کشند.
خب اینها رعیتند دیگه.
ـ از این لحاظ درسته. یک عده رعیت وجود دارند. ولی اربابان اونها
ماموران پلیس یا بازرگان ها هستند.
آلبر کامو
از کتاب تبعید و سلطنت
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 97 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
مرد خندید و گفت: آها فهمیدم . پس اونجا همه اربابند
- نه اینجور که نه ، اونجا نه کسی اربابه نه رعیت
مرد لحظه ای اندیشید و این گونه نتیجه گیری کرد که : یعنی نه کسی کار می کنه و نه هیچ کس رنج می کشه درسته ؟
ـ نه ، میلیون ها نفر کار می کنند و رنج می کشند.
خب اینها رعیتند دیگه.
ـ از این لحاظ درسته. یک عده رعیت وجود دارند. ولی اربابان اونها
ماموران پلیس یا بازرگان ها هستند.
آلبر کامو
از کتاب تبعید و سلطنت
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 107 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 109 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 2:38